من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

عشق

کنار سیب و رازقی نشسته عطر عاشقی من از تبار خستگی بی خبر از دلبستگی عـــــاشقــــــم ابر شدم صدا شدی شاه شدم گدا شدی شعر شدم قلم شدی عشق شدم تو غم شدی لیلی من . دریای من. آسوده در رویای من این لحظه در هوای تو گمشده در صدای تو من عاشقم مجنون تو گمگشته در بارون تو مجنون لیلی بی خبر در کوچه های دربه در مست و پریشون و خراب هر آرزو نقش بر آب شاید که روزی عاقبت آرام بگیرد در دلت کنار هر ستاره ای نشسته ابر پاره ای من از تبار سادگی بی خبر از دلدادگی عـــــاشقــــــم ماه شدم ابر شدی اشک شدم صبر شدی برف شدم آب شدی قصه شدم خواب شدی لیلی . من دریای من . آسوده در رویای من این لحظه در هوای تو گمشده در صدای تو من عاشقم مجنون تو گمگشته در بارون تو تقدیم به تو نامزد عزیزم

غزلی در نتوانستن

از دست های گرم تو کودکان توامان آغوش خویش سخن ها می توانم گفت غم نان اگر بگذارد. * * * نغمه درنغمه درافکنده ای مسیح مادر، ای خورشید! از مهربانی بی دریغ جان ات با چنگ تمامی نا پذیر تو سرودها می توانم کرد غم نان اگر بگذارد. * * * رنگ ها در رنگ ها دویده، از رنگین کمان بهاری تو که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است نقش ها می توانم زد غم نان اگر بگذارد. * * * چشمه ساری در دل و آبشاری در کف، آفتابی در نگاه و فرشته ای در پیراهن، از انسان که توئی قصه ها می توانم کرد غم نان اگر بگذارد. سلام به همه ی دوستای گلم.این شعر مال احمد شاملو هست که من تقدیم میکنم به نامزد عزیزم.

دره ی خاموش

سلام به دوستان عزیزم.امروز واستون از سهراب سپهری یک شعر بسیار قشنگ گذاشتم به نام دره ی خاموش که این شعر رو تقدیم می کنم به نیلوفر عزیزم.
شعر در ادامه ی مطلب
ادامه مطلب ...