در انتظار آمدن قطارم.قطاری که مسافری در آن نیست.من هم در ایستگاه نیستم.روی ریلم.قطار هر لحظه نزدیکتر می شود.آن طرف خط غریبه ای مرا می بینید.به او خیره می شوم.امید می بینم و... روزهایی گذشت در چشمانش گناه دیدم و حسرت و او چشمانش را بست.
تقدیم به نیلوفر آبی
سلام به همه ی دوستای عزیزم.امروز تولد من
و قرار کلی کادو بگیرم (الکی)
امیدوارم همهتون پاینده باشیم.
سپهر... موسیقی وبلاگ خیلی قشنگه... فقط اشک ریختم تا تونستم احساسمو نسبت به این آهنگ بیان کنم