من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

گنجشک

من بانوی تاج دار ِ عشقم را

که در قصر غصه و سوسن سکنا دارد
شبانه به کوچه های سر گردانیم دعوت می کنم
بانوی عشق من
با تاج سوسنش
پا برهنه و گرسنه
به کوچه های سرگردانی من می آید.ر
آخرین بار
او را به جایی بردم
تا به وضوح ببیند
اژدهای هزار چشمی را
که بر پیچک هزار پیچ شاخک هایش
گنجشکی تنها
گل سرخی را
در آواز پیوسته صدا می زد

نظرات 1 + ارسال نظر
رامین دوشنبه 23 خرداد 1390 ساعت 02:00 ق.ظ http://asbe-kahar.blogfa.com/

سلام دوست عزیز

خیلی خوشحالم دوباره اینجام. من آخریت بار سال ۱۳۸۵ اینجا نظر دادم. اون موقع ها من وبلاگی داشتم با دوست دخترم به اسم آنیا و آریا. اما ما از هم جدا شدیم.. هنوزم چشم ام دنبال آنیاست. اتفاقا عکس وبلاگمون هم همین بود که الان شما گذاشتی.

الان خودم یک وبلاگ زدم ترجمه ها و مطالب خودم رو میگذارم. خوشحال میشم سر بزنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد