من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

من و تو

!ما ماهی های اوزون برون. محکوم به ماهی تابه ی واقعیتیم

تولد عزیزم

غروب شد...آرام...بی صدا...پشت پرده چشم های بارانی تو...کوچه...خلوت...تنهایی یک عشق...پنجره...نگاه های خاموش...هیاهوی آدم ها...عطش...دلدادگی...قلب پاک یک عاشق...دست میگذارم آرام به روی قلب تو...در آغوش میگیرم...آغوش عشق...پناه...آرام میگیری...

غروب شد...

اشک به چشم دارم...پشت پرده چشم های معصوم تو بود...آرام نداشت...شب های تنهایی...روزهای نگران...نگاه منتظر...اندوه و باران...مسافر من..."مسافر باران"

خنده ای نشست...اشک هایم جاری شد...خدا بود...علی بود...از وقتی تو آمدی...

میدیدی کودک درون من...و در آغوش میکشیدیم تنهایی و نجابت خویش را...چشم های همیشه خیس را...و چه سخت گذشت...آن روزهای من...آن شب های تو...نگاهت کردم...نگاهی کردی...آتش عشق جوانه زد...رویید...در قلب تو ...در هستی من...آرام شدم...

کودکی متولد شد...آبی و یاس...چون تو...

شب میشود...چه غریب...شب تولد تو...عشق و تنها عشق... 

تولدت مبارک نیلوفرم

نظرات 4 + ارسال نظر
حدیث یکشنبه 17 شهریور 1387 ساعت 12:40 ق.ظ http://vaksan.blogsky.com/

سلام
اخی واقعا جالب بود متاثر شدیییییییییم
از این همه احساس
افرین
موفق باشی
پیش منم بیا خوشحالم می کنی
بای

من تنها دوشنبه 18 شهریور 1387 ساعت 02:26 ب.ظ http://mane-tanha.blogsky.com

سلام
ممنونم از اینکه سر زدین
من اپم
بهم سر بزنید
یا علی!

saba شنبه 23 شهریور 1387 ساعت 01:31 ب.ظ http://backstabber.blogfa.com

یگانه خواهی شد
و دنیا را در آغوش خواهی گرفت
تنها اگر قصه های قدیمی را کنار بگذاری
و همه چیز را ار نو آغاز کنی
فرشته ی کوچک
میلاد دوباره ات مبارک!!!

saba یکشنبه 24 شهریور 1387 ساعت 10:36 ق.ظ http://backstabber.blogfa.com

سلام
من آپم
منتظر حضور شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد