ستاره ای آب میشودوخاطرات زلالی آب را تاب نمی آورند،چه زود درغباراندوه گم شدیم........!!!
دلتنگی واژه ی مکررماست ووصال ساکت ترین هجادربخش بخش زندگی من وتو......!!!
نه وصل ممکن نیست(سهراب)چه راست می گوید.آری همیشه فاصله ای هست ودراین میان فاصله ی
من وتوکهکشانی است پر ازستاره های سوخته ودل تنگ من غریبانه درقفس تاریکش می تپداماای
کاش این دل بازمی ایستادواندکی آرام میگرفت،سراب اندوه،حنجره ام راسخت می فشاردوقلبم از همه
چیزوهمه کس به درد آمده،غرور استوارتراز همیشه با من است اگر نه تاکنون باران شده بودم بر کویر
لحظات......!!!دیگر هیچ کلامی نیست وتوغریبه تر از همه می نمایی!پنجره مرا به خود میخوانداما من
راکدومبهوت درتردیدچله نشین شده ام.دلم میسوزدبرای خودم وبرای تو...!تو که ازعشق حتی کلمه ای
نمی دانی ودلم می سوزد برای خودم که از عشق با کسی گفتم که تنهادربرابرسخنانم لبخند به لب
داشت.حیف از عشق من به تو!!
هیچ لحظه ای به کوری عادت نمی کند اگرنه تاکنون خون میگریستم ازبی اعتنایی های تو،هیچ ثانیه ای
کر نخواهد شد اگرنه تاکنون فریادهایم به فلک چنگ انداخته بود،از بی انصافی های تو دلم گرفته،دلم
آنقدرگرفته که............
ازسخن گفتن چه سودنامهربان!بی احساس حتی لحظه ای به یاد من نیستی،به خدا قسم که به تمام
گفته هایم یقین دارم،به خدا سوگند که میدانم ذره ای در دلت جای ندارم حتی لحظه ای دوستم نداری
حتی ثانیه ای مال من نبودی...!!!آخ خدا دلم داره از غصه می ترکه،دارم آتیش می گیرم....
تو نیستی،نوسان نیست....
تو نیستی وتپیدن گردابی است....
تو نیستی وغریو رودهاگویا نیست ودره هاناخواناست...
می آیی: شب ازچهره هابرمیخیزد،رازازهستی می پرد....
می روی :چمن تاریک میشود،جوشش چشمه میشکند....
چشمانت رامی بندی: ابهام به علف می پیچد.................
سیمای تو می وزد وآب بیدار می شود..........................
می گذری وآینه نفس می کشد................................
جاده تهی است.......
تو باز نخواهی گشت و.........
چشمم به راه توست...........!!!
*دلم برای نگاه مهربونت تنگ شده کجایی آسمان قشنگم؟؟؟*
************
پریشان میشود از نگاهت
گیسوان بلند آرزوهایم
که معصومانه..........
بر شاخه های خیالم
میریزندو...........مرا
تا دوردست های سکوت میکشاند
آهنگ حزین چشمانت!!!
**************
واژگان پاییزند که در زیر گام های بلند باد....
پراکنده می شوند...
درختان را دیگر سخنی نیست...!
می گویم:
* خوشا دوست داشتن که درخت بی خزان جهان است...!!!*
**************
با تو بودن است...
نزدیک...دور...
سیر...گرسنه...
رها...اسیر...
دلتنگ...شاد....
آن لحظه ای که بی تو سراید مرا مباد...!
مفهوم مرگ من ...
در راه سرفرازی تو،در کنار تو...
مفهوم زندگیست...
معنای عشق نیز...
در سرنوشت من...
با تو،همیشه با تو،در کنار تو زیستن...!!!
***********
پیش از آغاز بهاری دیگر...
ته بن بست خیال فردا...
سمت احساس غزل های غریب...
دور از این خاطره ی قصه ی عشق...
پشت تنهایی آوار سکوت...
بارها خوانده ام و می خوانم...
نیست یک روزنه حتی روشن...
من همه حس تو را می خوانم...
رغبتی نیست که باشی با من...!!!
**************
رنگدانه هایی که آورده ام زرد را به تو نمیدهم تا بر دشت وجنگل بپاشانی وپاییز را به بپا کنی...!
سبز را به تو نمیدهم تا بهار را بیافرینی وبه خاطر گل سرخ،گل یخ را انکار کنی...!
سرخ را به تو نمیدهمکه وقتی خورشید به غروب می نشیند شطی از خون جاری کنی...!
آبی را به تو می دهم که من تو را به تن پوش آبها وآبی ها می خواهم تا عشق را در آن کرانه ی دور
وقتی دریا به آسمان میرسدنظاره کنم...!!!
سلام آقا سپهر خوبین ؟
واقعا زیبا بود ..مطالبتون بسیار زیبا و خوندنیه
موفق باشید .
سلام دوست عزیز
مرسی از حضورت
خیلی زیبا بود
ممنونم
سلام
سپهر جان کم به ما سر میزنی عزیز؟
راستی تبریک میگم شروع همکاریتون رو با نیلوفر
امیدوارم موفق باشید
آپتونم حرف نداشت
خدانگهدار
آسمان آبی است.
چمن سبز است.
خون قرمز.
خورشید زرد.
دل من بی رنگ.
اما دل تو؟
سلام........وبلاگ زیبایی دارید
امیدوارم موفق باشید
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن را
هی بخوانیم و ببوییم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید
سلااااااااااااااااااااااااااام !!!!!!!! خوبین؟خوشین؟سلامتین
خوب خوش میگزره بهتون هاااااا
من که یهو کپ کردم
بابا ...یاد بگیرید آدم یواش یواش خبر میده
ولی خوب امیدواااااااااااااااااااااارم همیشه خوب باشین
بای
سلام
بر در میکده ام پَرسه زنان خواهی دید
پیر دل باخته، با بخت جوان خواهی دید
مرسی سر زدی
قشنگ بود...خودت نوشتی؟
قشنگ بود...
سلام
خوبی
ممنون که خبرم کردی
راستی خیلی زیبا بود
مطلبت رو یادداشت کردم
موفق باشی
یا حق