امروز...
پروانه ای را دیدم که... مرده بود...
و...بالهای رنگارنگ و بی جانش در باد تکان می خورد...
و گل های زرد صحرا که او را فریاد می زدند...
نیلوفر آبی...
امروز شاهد درد کشیدن یه بچه گربه بودم.......حتی طاقت باد بهاری را هم نداشت........از درد بخودش میپیچید.....ولی بیصدا......چون هنوز دو ماهش هم نشده......و یاد نگرفته فریاد بزنه
گل های زرد صحرا که او را فریاد می زدند...
امروز شاهد درد کشیدن یه بچه گربه بودم.......حتی طاقت باد بهاری را هم نداشت........از درد بخودش میپیچید.....ولی بیصدا......چون هنوز دو ماهش هم نشده......و یاد نگرفته فریاد بزنه
گل های زرد صحرا که او را فریاد می زدند...